بازگشت

گروه: 
 
 
مرکز پاسخگو:موسسه در راه حق
موضوع اصلي:امام رضا (ع)
موضوع فرعي:امام رضا ( ع )
سؤال:چرا امام رضا ( عليه السلام ) چاره اي جز پذيرفتن فرمان مأمون نداشت ؟
جواب:

مأمون فردي زيرك و مكّار بود . او بر آن بود كه با طرح واگذاري خلافت و يا ولايت عهدي به شخصيّتي مانند امام رضا ( عليه السلام ) پايه هاي لرزان حكومت خود را تثبيت كند؛ زيرا اميدوار بود با اين كار بتواند از شورش علويان جلوگيري كرده ، رضايت آنها را به دست آورد . و ايرانيان را نيز آماده پذيرش خلافت خود نمايد .
پيداست كه تفويض خلافت يا ولايت عهدي به امام فقط يك تاكتيك حساب شده سياسي بود؛ وگرنه كسي كه براي حكومت ، برادر خود را به قتل رسانده بود و در زندگي خصوصي خود از هيچ فسق و فجوري ابا نداشت ، ناگهان چنان متديّن نمي شد كه از خلافت و سلطنت بگذرد . بهترين شاهد مكر و تزوير مأمون نپذيرفتن خلافت از سوي امام است . چرا كه اگر مأمون در گفتار و كردار خود صادق بود هرگز امام از به دست گرفتن زمام خلافت ، كه جز امام هيچكس صلاحيّت آن را نداشت ، طفره نمي رفت .
در كتاب ارشاد مفيد آمده است : مأمون امام را نزد خود طلبيد . فضل بن سهل ، ذوالرياستين ، نيز در آن مجلس بود . مأمون گفت : « نظر من اين است كه خلافت و امور مسلمانان را به شما واگذارم . » امام قبول نكرد . مأمون پيشنهاد ولايت عهدي را مطرح كرد . باز امام از پذيرش آن ابا فرمود . مأمون گفت : « عمر بن خطاب براي خلافت بعد از خود شورايي با عضويت شش نفر تعيين كرد كه يكي از آنان جدّ شما علي بن ابيطالب بود . عمر دستور داد هر يك از آنان {P - ارشاد مفيد ، ص 290 . P}
مخالفت كند گردنش را بزنند . اينك تو نيز چاره اي جز قبول آنچه اراده كرده ام نداري؛ چون من راه ديگري نمي يابم . » مأمون با بيان اين مطلب تلويحاً امام را تهديد به مرگ كرد و امام ناچار باجبار ولايت عهدي را پذيرفت فرمود : « ولايت عهدي را مي پذيرم به شرط آن كه در امر حكومت امر و نهي نكنم؛ به فتوا دادن و قضاوت نپردازم؛ كسي را عزل و نصب نكنم و چيزي را تغيير ندهم . »
مأمون همه اين شرايط را پذيرفت و بدين ترتيب ولايت عهدي را بر امام تحميل كرد تا با اين توطئه هم امام را زير نظر داشته باشد و هم علويان و شيعيان را آرام سازد و پايه هاي حكومت خود را تحكيم بخشد .