بازگشت

گروه: 
 
 
مرکز پاسخگو:پاسخگوئي به سؤالات ديني آستان قدس رضوي
موضوع اصلي:امام رضا (ع)
موضوع فرعي:استفاده امام رضا (ع) از رئوفيتشان
سؤال:1ـ چرا امام رضا(ع) از رئوفيتشان كمتر استفاده مي كنند؟
جواب:

ج1ـ اينكه امام رضا (ع)را به رئوفيت و مهرباني مي شناسيم به خاطر آن است كه خداوند ايشان را مظهر اين صفت قرار داده اند و محبت و رأفت و رحمت الهي از مجراي اين انسان كامل و پاك به انسانها مي رسد، اما اينكه چرا اينكه بعضي انسانها نمي توانند از اين رأفت و رحمت الهي استفاده كنند بايد علتش را در خصوصيات و رفتار انسانها جستجو كرد.
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ لاله روييده و در شوره زار خس
باران لطف خود را دارد و مي بارد اما در زمينهايي كه شوره زارند به جاي گل خار و خس مي رويد. رأفت و رحمت الهي نيز دريغ نمي كند اما ظرف دل ما با هم مختلف است و به يك صورت از اين رحمت استفاده نمي كند، البته راه دريافت رحمت الهي نيز به ما گفته شده است. خداوند مي فرمايد: و من يعمل سوءا او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفوراً رحيماً(1). هركه عمل زشتي از او سر بزند يا به خويشتن ظلم نمايد پس از خداوند طلب آمرزش و عفو كند، خداوند را بخشنده ومهربان خواهد يافت.
اما متأسفانه معمولا ما انسانها بدي هاي خود را بدي حساب نمي كنيم و مي گوييم افراد ديگري كارهاي بسيار زشت تر از ما انجام مي دهند.
پائولو كوئلو نويشنده معروف برزيلي مي نويسد: «گيلبرتود نوچي تصويري بسيار عالي از رفتار ما ارائه مي كند به گفته او انسانها به شيوه هنديان بر سطح زمين راه مي روند، با يك سبد در جلو و يك سبد در پشت در سبد جلو صفات نيك خودرا مي گذاريم و در سبد پشتي عيوب خود را نگاه مي داريم. به همين دليل در طول روزهاي زندگي خود چشمانمان را بر صفات نيك خود مي دوزيم... و در همين زمان بي رحمانه در پشت سر همسفرمان كه پيش روي ما حركت مي كند تمامي عيوب او را مي بينيم بدين گونه است كه درباره خود بهتر از او داوري مي كنيم بي آنكه بدانيم كسي كه پشت سر ما راه مي رود، درباره ما به همين شيوه مي انديشد».
همه انسانها از تبديل شدن زيبايي به زشتي بيزارند و همه انسانها تغيير يافتن بدي را به خوبي ستايش مي كنند. دوست داشتن خوبي و نفرت از بدي بشري است، هريك از ما براي آنكه راهي به سوي صلاح خويش بگشايد نبايد از اصلاح معايب خود بهراسد(2).
هنگاميكه انسان توبه مي كند و ايمان به خدا ميآورد، دگرگوني عميق در سراسر وجودش پيدا مي شود، بخاطر همين تحول و انقلاب دروني، سيئات اعمالش در آينده به حسنات و نيكيها تبديل مي شود. به عنوان مثال اگر در گذشته مرتكب قتل نفس مي شده در آينده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاي آن مي گذارد، و يا اين كه اگر زنا كار بود، بعداً عفيف و پاكدامن مي شود و اين توفيق الهي را در سايه ايمان و توبه پيدا مي كند.
ديگر اين كه خداوند به لطف و كرمش بعد از توبه كردن سيئات اعمال او را محو مي كند، و به جاي آن حسنات و نيكي مي نويسد، چنانكه در روايتي از ابوذر از پيامبر اسلام مي خوانيم: روز قيامت كه مي شود بعضي از افراد را حاضر مي كنند حق تعالي دستور مي دهد گناهان صغيره او را به او عرضه كنيد، و كبيره ها را بپوشانيد، به او گفته مي شود تو در فلان روز فلان گناه صغير را مرتكب شدي و او به آن اعتراف مي كند، ولي قلبش از كبائر ترسان و لرزان است. در اينجا هرگاه خدا بخواهد به او لطفي كند، دستور مي دهد به جاي هر سيئه، حسنه اي به او بدهيد عرض مي كند: پروردگارا من گناهان بزرگي داشتم كه آنها را در اينجا نمي بينم. ابوذر مي گويد در اين هنگام پيامبر اكرم (ص) تبسم كرد سپس اين آيه را تلاوت فرمود: فاولئك الذين يبدل الله سيئاتهم حسنات.(3)