از تبار نور


آن شب تمام عرشيان جشنى به پا كردند نـام شـما را آسـمانىها صـدا كردند
شـرقىترين خورشيدها آمد به پابوست هفت آسمان را پر زنور و باصفا كردند
از آسـمان درهـاى پرواز و رهايى را بـهر پرسـتوى اسـير عشق وا كردند
آن شـب كه آمد سبزپوشى از تبار نور آن شب كه دل را از غم دنيا رها كردند
آن شـب تـمام دسـتهاى آبـى عاشق تـا آسـمان رفتند، بارانى، دعا كردند
آن شـب شـب ميلاد سبز هشتمين لاله دل را پر از عطر و صفاى ياسها كردند
باران مهر و رحمت و نور و صفا باريد دل را بـه عـشق پاك (آقا) آشنا كردند

مريم شمس