پاسخهاى امام رضا (ع) به سوالات مامون


به دستور مامون، مجلسى از فقها و فيلسوفان، فرقه هاى مختلف، در حضور امام رضا عليه السلام تشكيل شد، و خود مامون نيز در مجلس شركت نمود.



در اين مجلس ،يكى از علما از امام پرسيد: «مقام امامت براى مدعى آن، از چه راه ثابت مى شود؟»



امام: «با تصريح پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و دلايل، ثابت مى گردد.»



عالم: «دلالت بر صدق امامت چيست؟»



امام: «در علم و استجابت دعاى او.»



عالم: شما چگونه از حوادث خبر مى دهيد؟»



امام: بر اساس عهدى كه بين ما و رسول خدا صلى عليه و آله وسلم وجود دارد.»



عالم: شما از دلهاى مردم چگونه خبر مى دهيد؟»



امام: آيا سخن پيامبر صلى الله به شما نرسيده است كه فرمود:



اتقوا فراسة المومن فانه ينظر بنورالله:



«مراقب فراست و تيز هوشى مومن باشيد چرا كه او به كمك نور خدا مى نگرد.



عالم: آرى اين سخن به ما رسيده است.»



امام: «هيچ مومنى نيست مگر اينكه داراى هوش تيز و سرعت انتقال است، و با نور خدا به اندازه ايمان و بصيرت و شناختش، به اشياء مى نگرد، و خداوند در وجود امامان، آنچه را كه در ميان همه مومنان پخش كرده، جمع نموده است( يعنى همه فضايل و فراست مومنان، در وجود ما موجود است) قرآن در آيه 75 سوره حجر مى فرمايد:



ان فى ذلك لايات للمتوسمين.



« در اين سرگذشت عبرت انگيز (عذاب قوم لوط) براى هوشياران، نشانه هايى است.»



نخستين كس از بين هوشياران پيامبر صلى الله بود، سپس اميرمومنان على عليه السلام و پس از آن، حسن عليه السلام، حسين عليه السلام و امامان و فرزندان حسين عليه السلام تا روز قيامت.»



ــ[8]ــ



در اين هنگام مامون به امام رضا عليه السلام نگاه كرد و گفت: «اى ابوالحسن! بر بيان خود بيفزا، و بيشتر ما را بهره مند كن، و خصايص امامان را كه خداوند عطا فرموده است بر شمر!»



امام: «خداوند ما را با روحى كه از جانب اوست تاييد مى كند، آن روح پاك و مقدس است و از فرشتگان نيست، همراه هيچ كس از پيشينيان نبوده، فقط با پيامبر اسلام صلى الله و با امامان است. آن روح، امامان را تاييد و موفق مى سازد، و آن ستونى از نور بين ما و خداى بزرگ است.»



مامون: «به من خبر رسيده كه گروهى در حق شما غلو (زياده روى) مى كنند، و مقام شما را از حد و مرز خود بالا مى برند.»



امام: پدرم از پدرانش تا رسول خدا صلى الله نقل كردند كه فرمود: «مرا زيادتر از شايستگيم، بالا نبريد، زيرا خداوند قبل از آنكه مرا به پيامبرى بپذيرد، مرا به عنوان عبد (بنده) پذيرفت، خداوند مى فرمايد:



ما كان لبشر ان يوتيه الله الكتاب و الحكم و النبوه ثم يقول للناس كونوا عباداً من دون الله و لكن كونوا ربانيين بما كنتم تعلمون الكتاب و بما كنتم تدرسون و لا يامركم ان تتخذاو و الملائكه و النبين اربابا ايامركم بالكفر بعد اذ انتم مسلمون.



«براى هيچ بشرى سزاواتر نيست كه خداوند كتاب آسمانى و حكم و نبوت به او دهد و سپس او به مردم بگويد غير از خدا، مرا پرستش كنيد بلكه سزاوارتر مقام او اين است كه بگويد) مردم الهى باشيد به آن گونه كه كتاب خدا را آموخته ايد و درس خوانده ايد و نه اينكه شما را دستور دهد كه فرشتگان و پيامبران را پروردگار خود انتخاب كنيد - آيا شما را به كفر دعوت مى كند، پس از آنكه مسلمان شديد؟ (آل عمران / 79 و 80)



امام رضا عليه السلام افزود: «امام على عليه السلام فرمود: دو گروه در مورد من به هلاكت رسيدند، و من بى تقصيرم: دوست تندرو و دشمن افراطى و من در پيشگاه خدا از كسى كه در حق ما زياده روى كند، بيزازى مى جويم مانند بيزارى عيسى عليه السلام از مسيحيان افراطى كه در قرآن (آيه 116 و 117 سوره مائده و 172 نساء و 75 مائده) آمده است.



مامون: نظر شما درباره رجعت (بازگشت مردگان در دنيا چيست؟»



امام: «رجعت حق است: در ميان امتهاى پيشين بوده، و قرآن از رجعت سخن گفته است، و رسول خداصلى الله فرمود: «در اين امت همه آنچه در امتهاى قبل بود، بدون كم و كاست نيز هست، و وقتى كه حضرت مهدى عليه



ــ[9]ــ



السلام از فرزندانم، خروج و قيام كردم، عيسى از آسمان فرود مى آيد و در نماز به او اقتدا مى كند اسلام در آغاز، غريب بوده، و در آينده نيز غريب خواهد شد، خوشا به حال غريبها.»



شخصى از سول خدا صلى الله پرسيد «پس از آن چه خواهد شد؟» پيامبر صلى الله در پاسخ فرمود: «آنگاه حق به صاحبش بر مى گردد.»



مامون شما درباره تناسخ (انتقال روح مرده به زنده ديگر) چه مى گوييد؟»



مامون: «كسى كه معتقد به تناسخ باشد به خدا كافر شده و بهشت و دوزخ را انكار كرده است.



مامون: « شما درباه مسخ شدگان چه مى گوييد؟»



امام:«آنها قومى بودند كه خداوند بر آنها غضب كرد و به صورت (ميمون و خوك) مسخ نمود، و پس از سه روز مردند و نسلى از آنها بجاى نماند.



آنچه در دنيا از ميمون و خوك... و وجود دارد كه نام مسخ شده بر آنها نهاده اند، مانند ساير حيوانات حرام گوشت هستند.»



مامون: «اى ابوالحسن! خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد، سوگند به خدا علم صحيح، تنها در نزد تو در نزد خاندان شما است، و علوم پدرانت به نزد تو منتهى شده است، خداوند از اسلام و مسلمانان، جزاى نيكى به تو عنايت كند.»



حسن بن جهم كه يكى از حاضران در مجلس بود، مى گويد:« در پايان مجلس، امام رضا عليه السلام برخاست و به خانه اش رفت و من به دنبالش رفتم و در خانه اش به او عرض كردم: «اى پسر رسول خدا!شكر و سپاس خدا را كه شايستگى شما بروز كرد، و مامون احترم شايانى از شما نمود و گفتار شما را پذيرفت.»



امام فرمود: «اى پسر جهم! احترامهاى مامون شما را فريب ندهد او بزودى با زهر مرا مى كشد و اين سخن بين من و تو محرمانه باشد اين عهدى است از رسول خدا به من تا زنده ام آن را به هيچ كس نگو.»



حسن به جهم مى گويد: اين موضوع را به هيچ كس نگفتم، تا آن موقع كه آن حضرت را در طوس، مسموم كردند....»



اين يك نمونه از بيانات امام رضا عليه السلام در مجلس علما و بزرگان بود، كه نقش بسزايى در استحكام



ــ[10]ــ



مبانى فرهنگى شيعى داشت.(1)