سخنان كوتاه و مواعظ و اندرز آن حضرت ( ع ) به نقل از تحف العقول



سخنان كوتاه و مواعظ و اندرز آن حضرت ( ع ) به نقل از تحف العقول

مؤمن ، مؤمن نگردد مگر آن كه در او سه خصلت باشد : سنتى از پروردگارش ، سنتى
از پيامبرش و سنتى از امامش .

سنت پروردگارش رازپوشى است و سنت پيامبرش مدارا با مردم و اما سنت امامش
شكيبايى در سختى و تنگى است . كسى كه نعمت دارد بايد بر عيالش درهزينه وسعت
بخشد .

عبادت به فراوانى روزه و نماز نيست . بلكه عبادت بسيار انديشيدن در كار
خدا است . نظافت از اخلاق انبياست . امين به تو خيانت نكند ، اما تو خائن را
امين شمردى . خاموشى يك باب از ابواب حكمت است . خاموشى دوستى مى آورد و به
راستى راهنماى هر خيرى است . برادر بزرگ تر به منزله پدر است . دوست هر كس
عقل اوست و دشمنش جهل اوست . مهر ورزى با مردمان نيمى از خردمندى است .
همانا خداوند قيل و قال و تباه كردن مال و بسيار خواهش كردن را دشمن دارد .
خرد انسان مسلمان كامل نگردد مگر آنكه ده خصلت در او باشد : از او اميد خير
برود ، از بدى او در امان باشند ، خوبى اندك ديگرى را بسيار داند ، خوبى بسيار
خود را كم شمارد ، هر چه از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از پى علم رفتن
خسته نگردد ، فقر در راه خداوندش از توانگرى نزد او محبوب تر باشد ، خوارى در
راه خدايش از عزت با دشمنش محبوب تر باشد ، گمنامى را از شهرت خواهان تر
باشد سپس فرمود : دهم و دهم چيست ؟ پرسيدند : دهمين خصلت چيست ؟ فرمود :
احدى را نبيند جز آنكه گويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است و چون مردى كه از
او بدتر و پست تر باشد ببيند بگويد شايد باطن او بهتر باشد و اين خوش باطنى
براى او بهتر باشد و خوبى من ظ اهر است و آن براى من بهتر است و اگر كسى را
بيند كه بهتر و با تقواتر از اوست براى او فروتنى كند تا به او رسد و چون چنين
كرد بزرگواريش بيشتر شود و خوبى اش پاك گردد و نامش خوب شود و بر مردم
زمانش برتر آيد .

احمد بن نجم از آن حضرت درباره عجبى كه عمل را فاسد مى كند پرسيد : آن حضرت
فرمود : عجب را درجاتى است : يكى آنكه كردار بد بنده در نظرش خوب جلوه كند
و آن را خوب بداند و پندارد كار خوبى كرده است . و يكى آنكه بنده اى به خداوند
ايمان آورد و بر خدا منت نهد با آن كه خداوند بايد در اين باره بر او منت
گذارد .

از بهترين بندگان از آن حضرت پرسش شد : فرمود : آنان كسانى هستند كه چون نيكى
كنند ، خوشحال شوند و چون بدى كنند ، آمرزش طلبند و هرگاه چيزى به آنان داده
شود سپاس گزارنده و هرگاه به بلا دچار شوند صبر كنند و هرگاه خشم كنند درگذرند .
از حد توكل از آن حضرت سؤال شد . فرمود : توكل آن است كه از كسى جز از خدا
نترسى . و نيز فرمود : ايمان چهار پايه دارد : توكل بر خداو رضا به قضاى او و
تسليم شدن به امر خدا و واگذاشتن كار به خدا . صله رحم كن گر چه با جرعه اى آب
باد . و برترين چيزى كه بدان صله رحم مى شود خوددارى از آزار و اذيت به ارحام
است . در قرآن آمده است كه " صدقات خود را با منت نهادن و آزار دادن باطل
مكنيد " .

كسى كه در پى مالى است تا عيالش را بدن كفايت كند بزرگ تر از كسى است كه
در راه خدا جهاد مى كند . از او پرسش شد . چگونه صبح كردى ؟ فرمود : با عمر
كاسته ، و كردار ثبت شده و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ماست و نمى دانيم با
ما چه مى كنند . هر كه را پنج چيز است به او اميدى براى دنيا و آخرت نيست :
كسى كه نه ريشه محكم دارد و نه سرشتى كريم و نه خويى پسنديده و نه نجابت در خود
و نه ترس از پروردگارش . سخاوتمند از غذاى مردم بخورد تا مردم از غذايش
بخورند و بخيل از غذاى مردم نخورد تا از غذايش نخورند . زمانى فرا رسد كه
عافيت ده قسمت شود . نه قسمت آن در دورى از مردم و يك قسمت آن در خاموشى
است . ما اهل بيت وعده خود را دينى بر خود مى دانيم چنان كه رسول خدا ( ص )
مى كرد . يارى رساندن تو به ضعيف برتر از صدقه است . حقيقت ايمان براى
بنده اى كامل نشود مگر آن كه سه خصلت در او باشد : تفقه در دين ، برنامه ريزى
و صبر بر سختيها .

على بن شعيب گويد : بر ابو الحسن رضا ( ع ) داخل شدم پس به من فرمود : اى على !
زندگى چه كسى بهتر است ؟ گفتم : سرورم ! شما بهتر از من مى دانيد . فرمود : اى
على ! كسى كه ديگرى در زندگى او خوش زيد . اى على زندگى چه كسى بدتر است ؟
گفتم : تو بهتر مى دانى . فرمود : كسى كه ديگرى در زندگى اش زندگى نكند . اى
على ! با نعمتها خوش همسايه باشيد كه گريز پايند و از مردمى دور نشوند كه باز
آيند . اى على بدترين مردم كسى است كه از ميهمان دريغ كند و به تنهايى بخورد و
بنده اش را بزند . به خداوند گمان نيكو ببر زيرا هر كس كه به خدا خوشبين است ،
عمل اندك از او پذيرفته شود . و كسى كه به اندك از حلال راضى شود ، هزينه اش
اندك گردد و خانواده اش خوشند و خداوند به درد دنيا و درمانش بينا سازد و
او را از دنيا به سلامت به دار السلام برساند .

براى بخيل آسايش و براى حسود لذت و براى پادشاهان وفا و براى دروغگو مروت
وجود ندارد . يكى ديگر از فرمايشات آن حضرت كه در كتاب المجالس السنيه آن را
ذكر كرده ام ولى الان مأخذ آن را فراموش نموده ام آن است كه فرمود :
وحشتناك ترين چيز اين مردم در سه مرحله است : روزى كه به دنيا مى آيد و دنيا
را مى بيند و روزى كه مى ميرد و آخرت و مردم آن را مى بيند و روزى كه بر
انگيخته مى شود و احكامى را مى بيند كه در دنيا آنها را مشاهده نكرده است .
خداوند بر يحيى و عيسى ( ع ) در اين سه جا درورد فرستاده است .
درباره يحيى فرموده است : " و درود بر او روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مرد
و روزى كه زنده بر انگيخته مى شود " و نيز از قول عيسى ( ع ) فرمود :
" و درود بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مردم و روزى كه زنده بر انگيخته مى شوم . "

همچنين آن حضرت فرمود : خداوند به سه چيز امر فرموده كه مقرون به سه چيز ديگر
است . به نماز و زكات پس آن كه نمازگزارد و زكات ندهد ، نمازش پذيرفته
نيست و به شكر او و پدر و مادر پس كسى از پدر و مادرش سپاس گزارى نكند .
خداى راسپاس ننهاده است و به تقواى خدا و صله رحم پس آن كه صله رحم نكند ، از
خداوند عزوجل تقوا نكرده است . مال جمع نشود مگر با پنچ خصلت : بخل بسيار ،
آرزوى طولانى ، حرص غالب ، قطع رحم و ترجيح دنيا بر آخرت . بر مرد سزاوار
نيست كه در روز بوى خوش به كار نبرد پس اگر نتوانست يك روز در ميان و اگر
نتوانست در هر جمعه بايد بوى خوش به كار برد .