فضايل و مناقب امام رضا ( ع )


فضايل و مناقب امام رضا ( ع )
فضايل و مناقب آن حضرت بسيار است و در كتابهاى حديث و تاريخ ذكر شده . يافعى
در مرآة الجنان گويد : در سال 203 امام بزرگوار و عظيم الشأن ، سلاله سروران
بزرگ ، ابوالحسن على بن موسى الكاظ م يكى از ائمة دوازده گانه صاحبان مناقب كه
اماميه خود را بديشان منسوب مى سازند و بناى مذهب خود را بر آنان اقتصار
مى كنند ، در گذشت . با توجه به آنچه كه در زندگى امام صادق ( ع ) گفتيم مبنى بر
آن كه امامان همگى كامل ترين مردم زمان خويش بوده اند تنها به ذكر گوشه اى از
مناقب و فضايل آن حضرت اكتفامى كنيم چرا كه بازگفتن تمام مناقب آن بزرگوار
بس مشكل ودشوار است :
نخست ، علم : قبلا از ابراهيم بن عباس صولى نقل كردم كه گفت : نديدم از رضا
( ع ) پرسشى شود كه او پاسخ آن را نداند . هيچ كس را نسبت بدانچه در عهد و
روزگارش مى گذشت داناتر از او نديدم . مأمون او را بارها با پرسش درباره
چيزهايى مى آزمود اما امام به وى پاسخ كامل مى داد و در پاسخش به آياتى از قرآن
مجيد تمثل مى جست . در اعلام الورى از ابو صلب عبد السلام بن صالح هروى نقل شده
است كه گفت : هيچ كس راداتاتر از على بن موسى الرضا نديدم و هيچ دانشمندى را
نديدم كه درباره آن حضرت جز شهادتى كه من مى دهم ، بدهد . مأمون در يكى از
مجالس خود تعدادى از علماى اديان و فقهاى اسلام و متكلمان را جمع كرده بود . پس
امام در بحث و مناظ ره بر همه آنان چيره شد به گونه اى كه هيچ كس نبود جز آن
كه بر فضل امام رضا ( ع ) و كوتاهى خود اعتراف كردند . از خود آن حضرت شنيدم
كه مى فرمود : در روضه مى نشستم و علما در مدينه بسيار بودند . چون يكى از ايشان
در حل مسأله اى عاجز مى ماند همگى براى حل آن مرا پيشنهاد مى كردند و مسايل خود
را به نزد من مى فرستادند و من نيز آنها را پاسخ مى دادم . ابو صلت گويد : محمد
بن اسحاق بن موسى بن جعفر از پدرش از موسى بن جعفر برايم حديث كرد كه آن حضرت
همواره به فرزندانش مى فرمود : اين برادر شما على بن موسى داناى خاندان محمد
( ص ) است . پس درباره اديان خويش از او بپرسيد و آنچه مى گويد به خاطر سپاريد .
ابن شهر آشوب در مناقب به نقل از كتاب الجلاء و الشفاء نقل مى كند كه محمد بن
عيسى يقطينى گفت : چون مردم در كار ابوالحسن رضا ( ع ) اختلاف كردند من مسائلى
كه از آن حضرت پرسش شده بود ، گرد آوردم كه شمار آنها هجده هزار مسأله بود .
شيخ طوسى در كتاب الغيبه از حميرى از يقطينى مانند اين روايت را نقل كرده
است جز آن كه در روايت شيخ رقم پانزده هزار مسأله آمده است .
در مناقب آمده است : ابو جعفر قيمى در عيون اخبار الرضا ذكر كرده است كه :
مأمون دانشمندان ديگر اديان را همچون جاثليق و رأس الجالوت و سران صابك ين را
مانند عمران صابى و هريذ اكبر و پيروان زردشت و نطاس رومى و متكلمانى مانند
سليمان مروزى را جمع مى كرد و آنگاه رضا ( ع ) را نيز احضار مى كرد . آنان از
امام پرسش مى كردند و آن حضرت يكى پس از ديگرى آنان را شكست مى داد .
مأمون داناترين خليفه بنى عباس بود اما با اين وصف گاه از روى اضطرار تسليم
حضرت مى شد تا آن كه وى را ولى عهد و همسر دختر خويش كند .