فصل سوم : حديث


فصل سوم : حديث

صحابه محدث در خراسان

صـحـابـه اى كـه در خراسان اقامت داشتند درباره روايت حديث , داراى اندوخته هاى گوناگونى بـودنـد و بـر حسب تفاوت در مصاحبت و ملازمت با رسول خدا9 بهره آنها در اين باره نيز متفاوت بـوده اسـت .

اكـثـر آنها صحابه اى بوده اندكه از مدينه به بصره منتقل و سپس در خراسان سكونت يـافـتـنـد .

ابـن حـجـرعسقلانى در كتاب الاصابة فى تمييز الصحابه و كتاب : تهذيب التهذيب نام شاگردان صحابه خراسانى و شهرهاى ديگر را بيان كرده و زندگانى مشهورين آنها را نيز شرح داده است .

ابن سعد ذكر كرده است : صحابه اى كه به خراسان منتقل شدند, شش نفربوده اند, ((320)) كه يكى از آنـان , بـريـدة بن حصيب اسلمى , درگذشته به سال 63 ((321)) مى باشد, كه ابن سعد ((322)) دربـاره اش گـفـتـه اسـت : (بريده ) وقتى مسلمان شد كه پيامبر9 در راه مهاجرت به مدينه بر او گذشت و او را به خواندن آياتى چند ازاول سوره مريم واداشت .

پس از جنگ احد به خدمت رسول خـدا9 هجرت كرد, بقيه سوره مريم را آموخت و در غزوات بعد با آن حضرت شركت كرد و تاهنگام رحـلـت رسـول خدا9 در مدينه باقى ماند .

وقتى كه بصره فتح شد و جنبه شهرى به خود گرفت , بـريـده بـه آن جـا رفـت و خانه گرفت , سپس براى جنگ به خراسان رفت , و در (ولايت ) مرو در دوران سـلـطنت يزيدبن معاويه , درگذشت وفرزندانش همان جا ماندند و سپس گروهى از آنها هـجـرت كردند و در بغداد فرودآمدند و در آن جا از دنيا رفتند .

ابن حجر عسقلانى كه شاگردان حديث او را برمى شمارد, مى گويد: ((323)) او از پيامبر9 روايت كرده است و دو پسرش ,عبداللّه و سـلـيمان , و نيز عبداللّه بن اوس خزاعى و شعبى و مليح بن اسامه و جزاينها, از او روايت كرده اند.

ابن ابى حاتم رازى , عبداللّه بن موله قشيرى را نيز اضافه كرده است .

((324)) ديـگر از صحابه اى كه به خراسان منتقل شد, ابوبرزه اسلمى درگذشته سال65 مى باشد. ((325)) ابـن سـعـد درباره اش گفته است .

((326)) ابوبرزه , همان روزهاى نخست مسلمان شد و در فتح مـكه با رسول خدا9 بود و عبدالعزى بن خطل را آدر حالى كه وى خود را به پرده هاى كعبه آويزان كـرده بـود ـ بـه قتل رساند .

اوپيوسته با رسول خدا9 بود, وقتى كه آن حضرت از دنيا رفت , وى با بـقـيـه مسلمانان به بصره انتقال يافت و براى خود خانه اى ساخت و بازماندگانى از خوددر آن جا باقى گذاشت , سپس در جنگ خراسان شركت كرد و همان جا از دنيارفت .

ابن حجر عسقلانى كه شاگردان حديث او را بر مى شمارد مى گويد: ((327)) ابوبرزه از پيامبر 9 و از ابـوبـكر روايت نقل كرده است و كسانى كه از او روايت نقل كرده اند اينها هستند: پسرش مغيره , نـوه اش مـنـيه , دختر عبيدبن ابى برزه ,ابومنهال رياحى , ازرق بن قيس , ابوعثمان هندى , ابوعاليه ريـاحـى , كـنـانـة بـن نـعـيم ,ابوزارع راسبى , ابووضى ء, سعيدبن عبداللّه بن جرير, ابوسوارعدوى و ابـوطالوت عبدالسلام بن ابوحازم و ديگران .

ابن اثير, اين اشخاص را نيز افزوده است : حسن بصرى , عـبـداللّه بـن مـطرف عامرى بصرى , سعيدبن جهمان اسلمى بصرى وعبداللّه بن بريدة بن حصيب اسلمى مروزى .

((328)) ديـگـر از صـحـابـه اى كـه بـه خـراسان وارد شدند, حكم بن عمرو غفارى ,درگذشته به سال 50 اسـت .

((329)) ابـن سعد مى گويد ((330)) حكم بن عمر و تاهنگام رحلت رسول خدا9 همراه وى بـود, سـپـس به بصره رفت و در آن جاساكن شد, زيادبن (ابيه ) ابى سفيان او را به ولايت خراسان مـنـصـوب كـرد, او بـه آن سـوى رفـت و همچنان فرماندار آن سامان بود, تا در خلافت معاوية بن ابـوسـفـيـان در سـال پـنـجـاه از دنـيـا رفت .

ابن اثير كه به ذكر شاگردان حديث ((331)) وى پـرداخـتـه مـى گويد: اشخاصى كه از حكم روايت كرده اند عبارتند از: حسن بصرى , ابن سيرين , عـبـداللّه بن صامت , ابوشعثاء: جابربن زيد ازدى بصرى , دلجة بن قيس وابوحاجب سوادة بن عاصم غزى بصرى .

ديـگـرى عبـدالرحمـان بـن سمره عبشمى , درگذشته سال 50است .

((332)) ابـن سـعـد مى گويد: ((333)) عبدالرحمان به بصره رفت و آن جا باقى ماند واحاديثى از رسول خـدا9 روايـت كـرد... .

و عبداللّه بن عامر او را در سيستان عامل خود قرار داد, در خراسان جنگيد و فـتـوحـاتى به دست آورد, سپس به بصره برگشت و در همان جا در سال 50 از دنيا رفت ابن حجر عـسـقـلانى كه شاگردان حديث او را مى شمارد, مى گويد: ((334)) او خود از پيامبر اكرم9 و از مـعـاذبـن جبل روايت مى كند, و اين كسان از او نقل مى كنند: حيان بن عمير, عبدالرحمان بن ابى لـيـلا, هـصـان بن كاهن , حسن بصرى , ابولبيد: لمازة بن زبار و ديگران ابن اثير,عماربن ابى عمار مكى , خانه زاد بنى هاشم را هم بر آنها افزوده است .

((335)) ديگر از اهل حديث در خراسان , قثم بن عباس هاشمى , درگذشته سال 57,مى باشد. ((336)) ابن سـعـد مـى گـويد: ((337)) قثم (در حوالى ) خراسان (با مخالفان )جنگيد, در حالى كه سعيدبن عـثـمان , والى آن سامان بود, و قثم در شهر سمرقند,از دنيا رفت .

ابن حجر عسقلانى كه برخى از شـاگـردان حـديث او را نام مى برد,مى گويد: ((338)) قثم , از پيامبر9 از برادر خودش , فضل بن عباس روايت مى كندو ابواسحاق سبيعى از او روايت مى كند.

آخـريـن نـفـر از مـحـدثان خراسان , عبدالرحمان بن يعمر دئلى است , ((339)) ابن حجرعسقلانى درباره اش مى گويد: ((340)) او مكى و ساكن كوفه بود, حديث : الحج عرفة را كه در آن داستانى ذكـر شـده و نـيـز حديث : النهى عن الدباءوالمزفت ((341)) را از پيامبر9 نقل كرده است .. .

و در خراسان از دنيا رفت .