فصل دوم : تفسير


فصل دوم : تفسير

تفسير در خراسان در عهد بنى اميه

تفسير قرآن در خراسان , در آغاز اسلام , قدر و منزلتى نداشت چنان كه موقعيت تعليم قرآن نيز در حـالت ضعف بود, زيرا احاديث صحابه اى كه در خراسان بودند, بروشنى كاشف از اهميت دادن آنها بـه تفسير (قرآن ) يا تلاش آنان در اين مورد, نيست چرا كه در آن زمان افراد عرب زبان در خراسان مـحـدود و آشـفـتـه خـاطـر بـودنـد و صـحابه اى كه به آن سرزمين وارد شده بودند, اعتنايى به تـفـسـيـرنـداشـتـنـد, ((204)) حـتـى گـروهـى از صـحـابـه , از تـعمق و توجه زياد به تفسير, دورى مى كردند. ((205)) امـا در دوران بـنـى امـيه , علم تفسير در خراسان , سخت شكوفا شد, زيرا گروه معتبرى از پيروان صحابه , خود را براى اين كار آماده كرده بودند و درباره آن آثارروشنى از خود بر جاى گذاشتند.