صِله حضرت رضا(ع)



صِله حضرت رضا(عليه السلام)

مرحوم ثقةالاسلام آقاي حاج «شيخ ابراهيم صاحب الزّماني» معروف به «شيخ ابراهيم ترك» از خوبان بود، هم مدّاح اهل بيت بود و هم مرثيه خوان آنان، امّا هر دو كار را با اخلاص و به قصد تقرّب انجام مي داد.

فردي بود كه سالها پيش از شروع درس مرحوم آيت اللّه العظمي حائري بنيانگذار حوزه علميّه قم، دقايقي مرثيه مي خواند و آنگاه آيت اللّه درس فقه و يا اصول خود را آغاز مي كرد. او داستان شنيدني دارد كه از حضرت رضا(عليه السلام) براي مدح خويش صله دريافت داشته است.

داستان او را يكي از علما و از ائمّه جماعت مشهور تهران آقاي «حاج سيّد علي نقي جلالي تهراني» كه به فضل و كمال وتقوا و ولايت اهل بيت(عليهم السلام) شهرت به سزايي داشت، اينگونه نقل مي كرد:

اينجانب با مرحوم «صاحب الزّماني» مأنوس بودم. او مي گفت: من مشهد مقدّس مشرّف شدم و مدّتي در آنجا اقامت گزيدم، پولم تمام شد و آشنايي هم براي رفع مشكل نداشتم، به همين جهت قصيده اي در مدح حضرت رضا(عليه السلام) سرودم وفكر كردم كه بروم و آن را براي توليت بخوانم و صله بگيرم.

با اين نيّت حركت كردم، امّا در راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا(عليه السلام) نروم و به ديگري بخوانم؟ به همين جهت كنار ضريح رفتم وپس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده خود را خطاب به روح بلند و ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم كه به ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دست من نهاد، بي درنگ گفتم: «سرورم! اين كم است.» ده توماني ديگري داد باز هم گفتم: «كم است.» تا به هفتاد تومان كه رسيد ديگر خجالت كشيدم تشكّر كردم و از حرم بيرون آمدم.

كفشهاي خود را مي پوشيدم كه ديدم «آيت اللّه حاج شيخ حسنعلي تهراني» «جدّ آيت اللّه مرواريد مشهدي» با شتاب رسيد و فرمود: «شيخ ابراهيم!»

گفتم: «بفرماييد آقا!»

گفت: «خوب با آقا حضرت رضا(عليه السلام) روي هم ريخته اي، برايش مدح مي گويي و صله مي گيري، صله را به من بده تا ....»

بي درنگ پولها را به او تقديم داشتم و او يك پاكت به من داد و رفت. وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است، يعني يكصد و چهل تومان.

( - كرامات صالحين، ص 216. )