آگاهي امام از نيت و حاجت افراد



آگاهي امام از نيت و حاجت افراد

ابومحمّد غفّاري گويد: گرفتار قرض سنگين شده بودم و با خود گفتم: «بهتر از سرورم حضرت رضا(عليه السلام) كسي براي رفع اين گرفتاري سراغ ندارم.» و به طرف منزل حضرت حركت كرده، پس از كسب اجازه وارد منزل شدم.

قبل ازآنكه من چيزي بگويم حضرت رضا(عليه السلام) بدون مقدّمه فرمود: «اي ابومحمّد! ما از حاجت و گرفتاري تو آگاهيم و قرضت را پرداخت خواهيم نمود.»

در خدمت حضرت بودم تا شب فرا رسيد و غذا آوردند و با هم ميل كرديم.

حضرت به من فرمود: «آيا دوست داري نزد ما استراحت كني و يا به طرف منزل خودت مي روي؟»

عرضه داشتم: «اگر عنايت فرموده و حاجتم را برآورده نمايي دوست دارم از خدمت شما مرخّص شوم.»

حضرت دست به زير فرش برده و يك مشت چيزي در آورد و به من عطا فرمود. نزديك چراغ آمده و ديدم كه همه، دينار و طلاي قرمز و زرد است و گويا ديدم روي يكي از دينارها نوشته شده: «اي ابومحمّد! اين پنجاه دينار است كه 25دينار آن براي پرداخت قرض تو و 25 دينار آن براي مخارج زندگي تو مي باشد.»

وقتي به منزل آمدم هرچه جستجو كردم آن دينار نوشته شده را نيافتم و هرچه از آن دينارها خرج مي كرديم چيزي كم نمي شد.

( - بحارالانوار، ج 49، ص 38 و عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 218. )