خبر دادن حضرت از نوزاد در رحم



خبر دادن حضرت از نوزاد در رحم

عبداللّه بن محمّد هاشمي گويد: روزي به نزد مأمون رفته بودم كه مرا در كنار خود نشاند و تمام كساني را كه نزد او بودند بيرون كرد... به من گفت: گويا مرا در اين كه عليّ بن موسي الرّضا(عليهما السلام) را به ولايتعهدي انتخاب كرده ام ملامت مي كنيد!! اينك يك قضيّه تعجّب آوري را برايت مي گويم:

روزي به نزد علي بن موسي الرضا(عليه السلام) رفته وبه او گفتم: «پدران بزرگوار تو از تمام گذشته و آينده آگاه بودند و تو فرزند آن خانداني و براي من مشكلي پيش آمده و از شما مي خواهم كه مرا ياري نماييد!»

فرمود: «چه مشكلي رخ داده است؟»

گفتم: «يكي از كنيزان من به نام «زاهره» مورد علاقه شديد من است و بارها حامله شده و بچّه را سقط كرده و الآن حامله است و مرا راهنمايي كنيد كه كاري انجام دهم، او بچّه را سقط نكند!»

فرمود: «نگران سقط بچّه نباش! او سالم به دنيامي آيد ونوزاد، پسر و شبيه مادرش خواهد بود و در دست راست و پاي چپ او يك انگشت كوچك اضافي هست.»

مأمون گفت: «پس ازمدّتي بچّه سالم و با همان ويژگيهايي كه عليّ بن موسي الرّضا(عليهما السلام) فرموده بود، به دنيا آمد.»

( - بحارالانوار، ج 49، ص 29 و عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 225. )