2 - زيارت آگاهانه و بامعرفت چيست؟



2 - زيارت آگاهانه و بامعرفت چيست؟

اينك اين سؤال پيش مي آيد كه مراد از زيارت با معرفت و زيارت آگاهانه چيست؟

آيا زيارت عارفانه، رفتن به صحن مطهّر آن حضرت و تماشانمودن بارگاه و ايوانهاي طلايي و ضريح مطهّر مي باشد؟

آيا زيارت آگاهانه، طواف نمودن اطراف قبر مطهّر و رساندن دست به ضريح حضرت، اگرچه با آوردن فشار به ديگر زائرين و ايذاي آنان تمام شود؟

( - در آداب زيارت آمده كه: «ثمّ تنكبّ علي القبر وتقول ... .» يعني: پس خود را بر ضريح مقدّس مي چسباني و مي خواني؛ قطعاً در جايي است كه چسباندن خود به ضريح مطهّر، مستلزم ايذاي ديگران نباشد. )

و يا زيارت آگاهانه اين است كه: انسان وقتي وارد حرم مطهّر مي شود با تمام وجود احساس كند كه خدمت حضرت در زمان حيات مي رسد و يقين كند كه حضرت او را مي بيند و صداي او را مي شنود و سلام او را جواب مي دهد و از تمام نيّات قلبي او بااطّلاع است و از همه گذشته و آينده او آگاه است و از جميع اعمال خوب و بد او باخبراست و نسبت به شيعيان و دوستانش ازمهربانترين پدران و مادران، مهربانتراست و از خدا براي او طلب مغفرت مي كند و قضاي حوايج او را از خدا مي خواهد.

و آيا مراد از شناخت امام(عليه السلام) اين است كه او را يك فرد عادّي و معمولي بدانيم كه در علم و تقوي از ديگر افراد، امتيازي دارد و مسايل الهي را مي داند و احكام اسلامي را همانند فقها بيان مي كند.

و يا مراد از معرفت امام اين است كه او را اشرف خلايق و عصاره عالم هستي و هدف غايي وجود و مظهر اسماي حسناي الهي و تجلّيگاه صفات كمال و جمال خداوندي و محلّ نزول اراده و مشيّت ربوبي و فرمانده كلّ هستي به اذن حق بدانيم.

البتّه در بعضي از روايات به موضوع معرفت امام و زيارت آگاهانه حضرت، اشاره شده است، مثلاً در روايتي آمده: «مراد از زيارت بامعرفت، اين است كه بداند او حجّت خدا بر تمام مردم بوده و او تنها راه معرفت حق و رسيدن به صراطمستقيم است.»

( - «... ثم أتاك أباك أميرالمؤمنين(عليه السلام) عارفاً بحقّه يعلم أنه حجّة اللّه علي خلقه وبابه الّذي يؤتي.» بحارالانوار، ج 102، ص 37، ح 29. )

و در روايتي از حضرت صادق(عليه السلام) آمده كه: «هركس فرزندم علي بن موسي الرضا(عليهما السلام) را آگاهانه زيارت كند، در قيامت دست او را گرفته و وارد بهشت مي كنم.»

راوي مي پرسد: «مراد از زيارت آگاهانه چيست؟»

حضرت پاسخ مي دهد: «عقيده داشتن به اينكه اطاعت از دستورات او لازم و واجب است و آگاهي ازاينكه حكومت استبدادي، او را در سرزمين غربت و دور از اهل و عيال به شهادت رسانده است.»

( - قال أبوعبداللّه(عليه السلام): «يقتل حفدتي بأرض خراسان في مدينة يقال لها طوس. من زاره عارفاً بحقّه أخذته، بيدي يوم القيامة وأدخلته الجنّة وان كان من أهل الكباير.» قلت: «جعلت فداك! وماعرفان حقّه؟» قال: «يعلم أنّه مفترض الطاعة غريب شهيد... .» بحارالانوار، ج 102، ص 35، ح 17. )

در روايت ديگر از هشتمين امام نور(عليه السلام) آمده است كه: «مراد از معرفت، آگاهي به حقوق و اطاعت امامان پاكي است كه خداوند بر همه واجب و لازم گردانيده.»

( - عن الرضا(عليه السلام): «... ألا! فمن زارني وهو يعرف ما أوجب اللّه تبارك وتعالي من حقّي وطاعتي فأنا وآبائي شفعائه يوم القيامة.» بحار، ج 102، ص 32. )

و نيز در روايتي، امام هفتم(عليه السلام) زيارت بامعرفت را قرين تسليم اوامر و فرامين ملكوتي امامان راستين بحقّ، اعلام فرموده است.

( - عن أبي الحسن موسي بن جعفر(عليهما السلام): «... فمن زاره مسلماً لأمره عارفا بحقّه كان عنداللّه عزّوجل كشهداء بدر.» بحارالانوار، ج 102 ص 41، ح 43. )

البته نظر بر اينكه بررسي مقام والاي امام و امامت از عهده اين جزوه خارج است؛ ولي جهت آگاهي شيفتگان و دلباختگان امامت و زائران و عاشقان كوي مقدّس هشتمين اختر آسمان ولايت، حضرت عليّ بن موسي الرّضا(عليهما السلام) بصورت مختصر به موضوع شناخت امام و مقام امامت و قدرت ولايت، اشاره مي كنيم.