ملاحظاتي درباره ورود حضرت رضا(ع) به نائين



ملاحظاتي درباره ورود حضرت رضاعليه السلام به نائين و قدمگاههاي اين شهر

نائين در مسير يكي از راههايي است كه از فارس به خراسان مي رود ولي راههاي ديگري همچون راه خرانق كه در آن نيز قدمگاهي منسوب به حضرت رضاعليه السلام وجود دارد به نيشابور و مرو منتهي مي شود، بنابراين به طور قطع، آنچنان كه صاحب تاريخ نائين ادّعا مي كند، نمي توان يقين حاصل كرد كه حضرت از اين شهر عبور كرده باشد.

از آن جا كه منابع اوّليه و معتبر هيچ گونه اطلاعي از جزئيات مسير راه حضرت از فارس به خراسان ارائه نمي دهند، تعيين خطّ سير دقيق و قطعي در اين بخش از راه دشوار است. تنها نقطه روشني كه در اين مسير از منابع اوّليه به دست مي آيد اشاره اي است كه شيخ صدوق و ساير منابع معتبر به مسير راه كوير و ورود آن حضرت به نيشابور كرده اند. اين منابع مسير حضرت را از اهواز به فارس و از آن جا به سمت خراسان از طريق نيشابور ياد كرده اند ولي در اين ميان راه كوير (بيابان ميان فارس و خراسان) مبهم و فاقد منطقه جغرافيايي معيني است. اطلاعات افزوده منابع محلي نه تنها جغرافياي حركت امام عليه السلام را روشن نمي سازند، بلكه ايجاد تناقض نيز مي كنند. همچنان كه ذكر شد منابع محلي در منطقه كويري يزد از قدمگاه خرانق و چند يادبود در شهر نائين، نقل جداگانه اي آورده اند اين دو شهر تقريباً در دو مسير مخالف نسبت به شهر يزد قرار دارند، يكي در شرق و ديگري در شمال غربي اين شهر واقع شده است و پر واضح است كه عبور از يك راه، راه ديگر را بي اعتبار مي سازد و اين در حالي است كه در مسير هر دو راه، قدمگاه و منزلگاه منسوب به حضرت رضاعليه السلام وجود دارد و بديهي است كه عبور توأم از اين دو مسير ناقض منطق جغرافيايي است.

از عتبار قدمگاه خرانق و اين كه اين قدمگاه در مسير راه كويري يزد به خراسان واقع شده پيشتر سخن گفتيم، امّا در خصوص بافران و نائين در تاريخ محلي ن ائين كه مأخذ بررسي ما در اين تحقيق است، نكات مبهم و گاه متناقضي به چشم مي خورد. بلاغي درباره خط سير عبور حضرت عليّ بن موسي الرضاعليه السلام به نقل از مطلع الشمس مي نويسد: حضرت از مدينه (وطن خود) به بصره، ارجان (حاكم نشين اهواز كه در آن وقت آباد بوده و آثار مسجدي كه منسوب به حضرت رضاعليه السلام است فعلاً در بلد ارجان معروف است)، فارس، خاك اصفهان، نيشابور، (كه در محله بلاش آباد منزل فرمودند)، ده سرخ، (نيم فرسخي شريف آباد و شش فرسخي مشهد مقدس كه همان قرية الحمراء، است كه در عيون نقل كرده)، سناباد، سرخس و مرو عبور فرموده اند. سپس مي افزايد: چنين به نظر مي رسد كه خط ( تاريخ نائين، 2/صلي الله عليه واله - 235. )

سير حضرت از اهواز، تا سناباد (مشهد) به اين طريق بوده است: اهواز رامهرمز، بهبهان، كوه كيلويه، شلمزار، (جزء چهار محال از بلوك اصفهان است) نائين، ( اطلس راههاي ايران، ص 9. )

انارك بيابانك، الحق، عباس آباد، سبزوار، نيشابور، (قدمگاه اين جاست) ده سرخ، (شريف آباد اين جاست)، طرق، مشهد. و در ذيل اين سطور مي نويسد: با امعان ( تاريخ نائين، 2/صلي الله عليه واله - 235. )

نظر در خط سير سلطان سرير ارتضاء إمام عليّ بن موسي الرضاعليه السلام و انحرافات راه بخوبي مي توان دريافت، أولاً كساني كه در مسموم شدن آن حضرت ترديد دارند از جهات باطني و علل احضار حضرت به مرو و صدمات و تألّماتي كه به حضرت رسيده است، آگاه نيستند، بايد به آنها گفت (حفظت شيئاً وغابت عنك اشياء) و ثانياً تا همين اندازه اي كه عمر مبارك حضرت كفاف داده بر اثر اقدامات آن حضرت كاخ استقلال تشيّع و استقلال ايران استوار شده است. مؤلف تاريخ نائين در ( تاريخ نائين، 2/صلي الله عليه واله 23. )

جاي ديگر مي نويسد: قسمتي از مسير آن حضرت در نقشه نائين و قسمتي هم در نقشه مستخرج از شماره أوّل سلسله راهنماي تاريخي از انتشارات اداره كل عتيقات چاپ شهريور 1313 در مطبع مجلس منعكس است.

سحاب نيز در كتاب زندگاني إمام رضاعليه السلام به نقل از تاريخ نائين اين خط سير را با تفاوتهايي بيان كرده است. وي مسير راه را از مدينه به بصره و از آن جا به اهواز، ( زندگاني إمام رضاعليه السلام ، ص 5عليه السلام 1؛ تاريخ نائين، 2/صلي الله عليه واله - 235. )

رامهرمز، بهبهان، كوه كيلويه و شلمزار مطابق نقل تاريخ نائين كه مأخذ نقل او است برمي شمارد و سپس ساير شهرهايي را كه در مسير حضرت رضاعليه السلام واقع شده است با تفاوتهايي به شرح ذيل بيان مي كند.

كروند، قهپانه، (اصفهان )، نائين، انارك، بيابانك، خور، راه كوير، ( اطلس راههاي ايران، ص صلي الله عليه واله ، 14، 9 - 18. )

( اطلس راههاي ايران، ص 25. )

( اطلس راههاي ايران، ص صلي الله عليه واله 1. )

سمنان، اهوان، دامغان، شاهرود، ميامي مياندشت، الحاك، عباس آباد، سبزوار، نيشابور، قدمگاه، ده سرخ، و طرق.

مؤلف تاريخ نائين نيز خود درباره ورود حضرت در جايي با تزلزل و در جايي ديگر با اطمينان سخن گفته است او در جايي مي گويد: مداركي متقن موجود است كه نه تنها حضرت به نائين تشريف آورده اند، بلكه به يزد هم تشريف برده اند. چه آن كه در تاريخ يزد در هنگام ذكر مسجد فرط مي نويسد: در زماني كه حضرت عليّ بن موسي الرضاعليه السلام برحسب تقاضاي مأمون خليفه عباسي متوجه طوس بودند به يزد آمدند و چند روزي توقف فرموده و در هنگام توقف در مسجد فرط به عبادت قيام كردند و موضع عبادت آن حضرت را يك نفر يزدي عمارت نموده و گنبدي كوچك بر آن ساخته است.

( أحمد طاهري، تاريخ يزد، ص 40. )

در پشت مسجد كلوان نائين محلي است كه آن جا را قدمگاه حضرت رضاعليه السلام گويند، مسجد و حمام إمام رضاعليه السلام هم در محله گودالو موجود است، درخت راه بافران هم به درخت (موم رضا) يعني إمام رضاعليه السلام ، موسوم است. از مجموع اين آثار بسياري از اهالي جداً معتقدند در همان سفري كه حضرت رضاعليه السلام از مدينه به مرو تشريف فرما شده اند نائين در مسير راه آن حضرت بوده است. ولي در جاي ( تاريخ نائين، 230/1. )

ديگر با ابهام مي نويسد: مسجد محلّه كلوان نيز اهمّيت دارد و در جنب آن محلّي است به نام قدمگاه كه معتقدند، قدمگاهِ يكي از امامان بخصوص إمام هشتم بوده زيرا مي گويند حضرت از اين راه به خراسان تشريف فرما شده و مسجدي هم در محله كودالو به نام مسجد (إمام رضا) موجود است. دو حمام يكي مردانه و يكي زنانه در جوار مسجد مزبور است كه به حمام إمام رضا معروف است، ولي مدركي به نظر نرسيد و در نزديكي مسجد اخير (مسجد إمام رضاعليه السلام ) مسجد كوچكي است به نام مسجد فاطمه كه جديد البناء است.

علاوه بر آنچه گفته شد، صاحب تاريخ نائين به نقل از منتخب التواريخ، از ( منتخب التواريخ، ص 553. )

توقف حضرت در كروند نام مي برد و مي نويسد: در سفري كه إمام به خراسان مي رفتند يكي از مردم كروند، (كه) جمّال (و ) و ساربان آن حضرت بود، چون مي خواست مراجعت نمايد درخواست كرد كه حضرت رضاعليه السلام او را به دستخط مبارك خود شرافت دهد. حضرت خواسته او را برآورد و نوشته اي به او مرحمت فرمود، در آن مرقوم داشته: كُنْ مُحِبّاً لآل مُحمّدٍ وَإنْ كُنت فاسِقاً وَمُحِبّاً لِمُحِبِّيهِمْ وِإنْ كانُوا فاسِقِين و در آخر آن مكتوب فرمود: قالَ اَبُوذر، رَضِيَ اللَّه عَنْهُ قالَ رسول ( دوستدار آل محمّد باش اگر چه فاسق باشي و دوستان آنان را دوست بدار اگر چه فاسق باشند. )

اللّه صلي الله عليه واله ، يا اباذر، اوصيك فاحفظ لعلّ اللّه أن ينفعك به، جاور القبور وتذكّر بها الاخرة وزرها احياناً بالنهار ولا تزرها بالليل.

( ابوذر، كه خداوند از ا و راضي باد از رسول خداصلي الله عليه واله روايت كرده فرمود: اي ابوذر وصيت مرا بپذير و آن را نگهداري كن اميد است خداوند متعال تو را بهره مند كند، وصيّت من اين است كه نزد قبرها به سر بر و از ديدن آنها ياد آخرت كن و آنها را گاهگاهي در روز زيارت كن و شب به زيارتشان مرو. )

صاحب تاريخ نائين مي افزايد: هم اكنون (در سال 9صلي الله عليه واله 13 قمري) آن دستخط نزد برخي اهالي كروند موجود است. محدث قمي نيز در ( تاريخ نائين، 235/2؛ زندگاني إمام رضاعليه السلام ، ص عليه السلام 2. )

فوائد الرضويه اين مطلب را از شخصي از مردم «كرمند» كه دهي از دهات اصفهان است نقل مي كند. سحاب نيز در زندگاني إمام رضاعليه السلام اين منطقه را در مسير عبور حضرت رضاعليه السلام قلمداد كرده در حالي كه متن روايت فاقد تأكيد مكاني است، زيرا تنها به فردي از مردم كروند اشاره دارد و نمي توان از اين عبارت نتيجه گرفت كه اين حادثه در كروند روي داده، به علاوه كه، در اطلس جغرافياي ايران نامي از اين شهر نيافتم.