به سوي فارس



به سوي فارس

ايالت فارس داراي سابقه ديرينه تاريخي است و در ازمنه مختلف به عنوان ( فارس در منابع تاريخ قديم يونانيان، پارسه، پرس، پرسر، پرسين و پاراي تاسن، خوانده شده و آن را به سرزمين ايران اطلاق كرده اند. ر.ك: اعتماد السلطنة، تطبيق جغرافياي قديم و جديد ايران، ص 9 - 88. )

پايتخت و يا يكي از ايالتهاي مهم ايران به حساب مي آمده، حدود فارس بنابر گفته زركوب شيرازي در شيرازنامه داراي چند ركن است، ركن شمالي آن از ولايت اصفهان تا حدود ابرقوه، ركن جنوبي آن از كنار دريا تا حدود كرمان، ركن شرقي از اعمال كرمان تا صوب سيرجان، ركن غربي از اعمال خوزستان تا صوب درياي عمان و ارجان است.

( شيرازنامه، ص 3 - 22. )

مسلمانان بعد از فتح فارس آن را به پنج ولايت تقسيم كردند و اين تقسيم بندي تا زمان هجوم مغول باقي بود، أوّل كوره اردشيرخره كه شيراز كرسي آن بود و مركز ايالت فارس نيز به شمار مي رفت. دوم كوره شاپورخره كه كرسي آن شهر شاپور بود. سوم ارجان كه كرسي آن شهري به همين نام بود و چهارم كوره اصطخر كه كرسي آن شهر قديمي «پرس پليس» پايتخت فارس در عهد ساسانيان بود و بالاخره كوره داربجرد كه شهري به همين نام، كرسي آن بود.

اين نكته را نيز بايد در نظر داشت كه در دوره خلفا، شهر يزد و ولايت آن و همچنين ايالت روذان (بين «آثار» جديد و بهرام آباد) قسمتي از كوره اصطخر و جزء ايالت فارس محسوب مي شد، ولي بعد از هجوم مغول يزد جزء ايالت جبال شد. در قرن چهارم، شيراز قريب يك فرسخ وسعت داشت و داراي بازارهاي تنگ ولي پرجمعيّت بود و هشت دروازه داشت، به اين شرح: دروازه اصطخر، دروازه شوشتر، دروازه بند آستانه، دروازه غسان، دروازه سلم، دروازه كوار، دروازه مندرود و دروازه مهندر.

( جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي، ص 9 - عليه السلام صلي الله عليه واله 2. )