شفاي فراموشي


( شفاي فراموشي )



در عيون اخبار الرضا (عليه السلام) و همچنين در بحارالانوار نقل كرده:

يكي از اصحاب فرمود: شخصي يك وديعه و امانتي بمن سپرد كه نگاهداري نمايم من هم قبول كرده و امانت را گرفتم و در محلي دفن كردم لكن فراموشي بمن روي آورد و محل دفن امانت را فراموش كرده بودم.

صاحب وديعه امانت خود را از من طلبيد و من جاي دفن را فراموش كرده بودم متحير ماندم كه چه جواب بدهم پس با كمال تحير و مغموميت از خانه بيرون آمدم و ديدم گروهي متوجه زيارت حضرت رضا (عليه السلام) هستند (فَخَرجْتُ مَعَهُمْ) پس من همان ساعت با آنها روانه زيارت شدم تا اينكه بفيض زيارت آقا حضرت ثامن الائمه حضرت رضا (عليه السلام) فائز گرديدم.

آنگاه خدا را نزد قبر آن حضرت خواندم كه محل وديعه را بمن بفهماند.

در عالم خواب ديدم شخصي نزد من آمد و فرمود امانت فلاني را در فلان موضع دفن كرده اي.

از خواب بيدار شدم بسيار خوشحال شدم و مراجعت نموده وفوراً نزد صاحب امانت رفته و قضيه را گفتم. بعد با خود آن مرد بآن محل مخصوص آمديم و آنجا را حفر كرده و امانت را بيرون آورده بصاحبش رد كردم.

( - عيون اخبار الرضا . )



عنايت كن شها دائم ببوسم آستانت را

كشم برديده خود خاك پاي زائرانت را