شفاي كليه


( شفاي كليه )



حاج ابوالقاسم طبسي كفاش فرزند محمدرضا نقل فرمود:

من بمرض كليه مبتلا شدم هرچند به طبيب و دكتر رجوع كردم بهبودي روي نداد تا اينكه دكتري به من گفت كه بايد عمل شوي وبجز عمل چاره ديگري نيست و اگر تا سه روز ديگر عمل نشوي احتمال خطر مرگ است.

لذا من از شنيدن اين سخن بسيار ناراحت شدم و از زندگي خود مأيوس و از حيوة نااميد شدم.

شب جمعه بهر سختي كه بود خودم را بحرم مطهر حضرت رضا صلوات الله عليه رسانيدم و با دل سوخته و حال پريشان درد دل نمودم و اظهار حاجت كردم آنگاه بخانه برگشتم.

در همان شب خواب مفصلي ديدم (كه من كاملاً آن را ضبط نكردم عمده غرض اين است كه گفت) روز آن شب براي بول كردن به مستراح رفتم. ناگاه سنگ كليه بيرون آمد و راحت شدم واين نبود مگر بتوجه و توسل من بحضرت ثامن الائمه و نظر مرحمت آن بزرگوار و از اين عنايت محتاج بعمل نشدم.

( - كرامات رضويه . )



اگر حيات ابد خواهي همچو خضر بقا

برو بطوس كه سرچشمه بقا آنجاست

بهشت خلد لقاء را گر آرزو داري

برو بطوس كه وجه الله لقا آنجاست

بشان قدر و جلالش نزول شمس و ضحي

برو بطوس كه والشمس والضحي آنجاست

نموده جلوه بسيناي طور بهر كليم

برو بطوس كه آن نور كبريا آنجاست

برآن حريم و در پور موسي كاظم

نگر كه موسي عمران بالتجا آنجاست

برو بطوس حقيرا كه منتهي الآمال

كه چشم عالم امكان و ماسواي آنجاست