شفاي خنازير






( شفاي خنازير )



صاحب مستدرك السفينه آقاي حاج شيخ علي نمازي شاهرودي از فاضل كامل شيخ محمدرضا دامغاني كه مي فرمود:

من مطلع شدم برحال جواني كه مبتلا شده بود به مرض خنازير وهرچه به مريضخانه ها مراجعه كرد نتيجه اي بدست نياورد وبهبودي حاصل نكرد.

لذا متوسل به حضرت رضا ارواحنا له الفداء باين كيفيت كه هر روز بحرم شريف مشرف مي شد و از خاك آستان عرش درجه آن بزرگوار به موضع مرض خود مي ماليد تا چهل روز لكن در اين بين چون مشمول قانون خدمت سربازي شده بود او را براي خدمت بردند و چون دكتر او را معاينه نمود بواسطه مرض خنازير او را معاف دائم نمود.

جوان به همان ترتيب كه داشت دست از توسل خود برنداشت تا اواخر چهل روز بتدريج به نظر مرحمت حضرت رضا (عليه السلام) بهبودي يافت جز اندازه جاي يك انگشت كه از مرضش باقي مانده بود و بسيار متحير بود و نمي دانست و نمي فهميد كه سبب خوب نشدن آن اندازه كمي از مرض چيست؟!

تا اينكه شنيد بازرسي از تهران آمده است تا معلوم كند آيا اشخاصيكه ورقه معافيت بايشان داده شده در حقيقت مريض بوده اند يا از ايشان رشوه گرفته شده و نوشته ا معافيت داده اند و لذا بناي تجديد معاينه شد.

پس آن جوان را خواستند و چون رفت و ديدند حقيقتاً مريض است ورقه معافيش را تصديق و امضاء نمودند و از خدمت كردن آسوده شد و بعد از اين پيش آمد آن بقيه مرض نيز بعنايت حضرت رضا (عليه السلام) برطرف شد و كاملاً شفا يافت آنگاه معلوم شد علت باقي ماندن آن اندازه از مرض چه بوده است.

( - كرامات رضويه . )



مانند سگ گرسنه و گربه لوس

مالم رخ خود بر آستان شه طوس

زيرا كه سگ گرسنه و گربه زار

از سفره جود او نگردد مأيوس