شفاي چشم


( شفاي چشم )



مرحوم شيخ عبدالخالق بخارائي پيشنماز نقل فرمود كه پسري نابينا از اهل بخارا در اول شب 29 رجب سنه 1358 شفا يافت كه از حالات او مطلع بود فرمود:

پدر اين پسر در بخارا وفات نمود مادرش او را برداشت از بخارا به مشهد آورد و بحضرت علي ابن موسي الرضا (عليه السلام) پناهنده گرديد. چند وقتي نگذشت كه مادرش هم از دنيا رفت و آن پسر بيكس وتنها ماند. و در حجره اي از سراي بخارائيها بتنهائي بسر مي برد.

شبي در حجره تنها بود ترسي به او روي داد و در اثر آن ترس چشمهايش آب آورد و نابينا شد.

چون كسي را نداشت من ترحماً او را بردم نزد دكتر فاصل كه در مشهد مقدس معروف بود به تخصص در معالجه چشم. چون دكتر چشم او را ديد به بهانه اي گفت دو روز ديگر او را بياوريد. پس از دو روز ديگر خود پسر رفته بود. دكتر بهانه ديگر آورده بود كه شيشه معاينه شكسته.

لذا پسر مأيوسانه بجاي خود برمي گردد و در آن سراي بخارائيها يكنفر يهودي بوده از كسانيكه در مشهد معروفند به جديدالاسلام. چون از بيكسي و نابينائي آن پسر خبر داشته گفته بود: كه من حاضرم تا صد تومان براي معالجه چشم اين پسر بدهم.

پسر اين سخن را كه شنيد گفت من پول جديد را نمي خواهم بلكه شفاي خود را از حضرت رضا (عليه السلام) مي خواهم. سپس بقصد شفا گرفتن به دارالسياده مباركه رضويه مي رود و پشت پنجره نقره متوسل بامام هشتم ارواحناه فداه مي شود.

خودش گفت در آن وقت مرا خواب ربود، ناگاه ديدم سيد بزرگواري از ضريح مطهر بيرون آمد لباس سفيد در بر و شال سبزي بر كمر داشت و سر مقدسش برهنه بود بمن فرمود:

چه مي خواهي؟ عرض كردم چشمهاي خود را مي خواهم!

حضرت يكدست پشت سر من گذاشت و دست ديگر را بچشمهاي من كشيد و من از خواب بيدار شدم در حالتيكه چشمهاي خود را روشن و همه جا و همه چيز را مي ديدم ومي بينم.

( - كرامات رضويه . )



در پناهت آمدم من يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

بر عطايت آمدم من يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

كوي تو صد طور موسي نور تو نور خدا

گيتي از نور تو روشن يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

شد تجلّي نور تو در طور از بهر كليم

موسي در طور تو مأمن يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

كسب انوار از شعاع قبه ات گردون كند

جان تو و گردون بود تن يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

آستانت به ز رضوانست و جنات لقاست

دربر عشاقت احسن يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

كي برابر آستانت را بود خلد برين

لغو باشد اين چنين ظن يا علي موسي الرضا (عليه السلام)

مستمندان درت شاهند و شاهانند حقير

بر درت هستم سگي من، يا علي موسي الرضا (عليه السلام)