غبار روبي


هر 6 ماه يکبار درب ضريح را براي غبار روبي باز مي کنند و پولها و کاغذهاي عريضه را جمع آوري مي کنند.يکي از دوستان بسيار ثروتمند و نزديک يکي از خدام خاص حرم، پسري داشت که در آمريکا بود و حاضر به بازگشت به ايران نبود و او از دوست خادمش خواسته بود که براي بازگشت پسرش به ايران دعا کند و نذر کرده بود پسرش را به مشهد بياورد.به خواست خدا پسر روزي به ايران آمد که فرداي آن روز مراسم غبار روبي ضريح بود و خادم براي دوستش و پسر او نيز دعوتنامه فرستاد تا آنها هم در اين مراسم شرکت کنند.اتفاقاً مقداري از غبار ضريح را درون کاغذ عريضه اي ريختند که از ضريح آورده بودند و به پسر دادند.شب پسر کاغذ را باز کرده بود و عريضه را خوانده بود عريضه متعلق به دختر جوان دانشجويي بود که به دليل وضع نامناسب مالي نتوانسته بود ازدواج کند و از امام رضا(ع) کمک خواسته بود.

پسر پس از خواندن عريضه به پدرش گفت اگر مي خواهي من در ايران بمانم بايد فردا همراه من به خواستگاري بيايي! پدر هم قبول کرده وفردا به درب خانه دختر رفتند.با عنايت امام(ع) آن دو در حرم به عقد هم درآمدند.