جلودي


شخصي به نام جلودي از طرف حكومت هارون الرشيد به خانه فرزندان امام رضا (ع) رسيد خواست وارد شود و زيورآلات زنان را بگيرد. امام (ع) فرمود: اكنون كه مأمور اجراي اين ظلم هستي اندكي صبر كن من خود زيورها را براي تو ميآورم. زماني گذشت و سياستها دگرگون شد امام (ع) را وليعهد كردند و جلودي را به زندان افكندند هنگامي كه زمان محاكمه وي رسيد، امام (ع) به مأمون فرمود به اين پيرمرد كاري نداشته باش او را به من ببخش. جلودي كه از دور شاهد گفتگوي امام با مأمون بود گمان كرد كه امام سفارش اعدام را ميكند لذا به مأمون گفت تو را به خدا هرچه اين مرد به تو گفت در حق من انجام نده. مأمون گفت حال كه خودت سوگند دادي سرنوشت شومي در انتظار توست و دستور اعدام او را صادر كرد.



(اعيان شيعه ج 2 ص 25).